به گزارش مشرق، یکی از شبهات وهابیت علیه تشیع که در ترویج آن از هیچ تلاشی فروگذار نبوده اند، «انکار مسئله شفاعت» است، در حالی که حضرت رسول (ص) در حدیثی فرموده اند «اِنَّما شَفاعَتِى لِاَهْلِ الْکَبائِرِ مِنْ اُمَّتى / همانا شفاعت من براى گنه کاران امت من است» (سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1441؛ مسند احمد، ج 3، ص 213؛ سنن ترمذى، ج 4، ص 45).
در بررسی مفهوم قرآنی شفاعت نیز در مییابیم که شخص گنهکار به خاطر پاره ای از اعمال و جنبههای مثبت مانند ایمان یا انجام برخی اعمال خیر و صالح، شباهتی با اولیای خدا پیدا میکند و آنها با توجهات و کمکهای خود، او را به سوی کمال سوق میدهند و از پیشگاه خداوند متعال برای او تقاضای عفو و بخشش میکنند.
سئوالی که گاهی بر اثر شبهه افکنی ذهن برخی افراد را به خود مشغول میکند این است که «آیا درخواست شفاعت از اولیاء الهی شرک است و نوعی پرستش آنان به شمار میرود؟ !»
آیت الله العظمی سبحانی با استناد به منابع اهل سنت، به این سئوال این گونه پاسخ داده اند: اعتقاد به شفاعت اولیای الهی در روز رستاخیز، از اصولی است که کسی در آن شک و تردید ندارد و همة فرق اسلامی به شفاعت پیامبران و به ویژه پیامبر خاتم (ص) اعتقاد راسخ دارند.
تنها اختلافی که پس از ظهور ابن تیمیه در قرن هشتم و محمد بن عبدالوهاب در نیمههای قرن دوازدهم پیش آمد، این بود که آیا میتوان در این جهان نیز از شفیعان واقعی که شفیع بودن آنها از نظر کتاب و سنت قطعی است، درخواست شفاعت کرد و مثلاً گفت: «ای محبوب درگاه خدا در روز رستاخیز دربارة من شفاعت کن»؟ [1] همه عالمان دین، بر صحت درخواست شفاعت از صاحبان آن، اتفاق نظر دارند، جز دو فرد یاد شده و پیروان آن دو که میگویند: «نمیتوان از صاحبان شفاعت در این جهان درخواست شفاعت نمود، بلکه باید گفت: خدایا! پیامبر را شفیع من قرار ده».
اکنون این مسأله را بر کتاب خدا و سنت پیامبر (ص) عرضه میکنیم تا پرده از چهره حقیقت برداشته شود.
حقیقت درخواست شفاعت چیست؟
شفاعت پیامبر گرامی (ص) و دیگر شافعان راستین در روز جزا، جز طلب مغفرت از خدا دربارة گنهکاران امت چیز دیگری نیست، در این صورت، طلب شفاعت، در واقع طلب دعا از آنان خواهد بود و دعای آنان، در سایه قرب و مقامی که نزد خدا دارند، به هدف اجابت میرسد و طبعاً گنهکار مشمول مغفرت خدا میگردد.
از طرفی، درخواست دعا از برادر مؤمن و فراتر از آن، از نبی گرامی کوچکترین اشکالی ندارد، اگر ما میگوییم: «یا وجیهاً عنداللّه، اشفع لنا عند اللّه»، یعنی «ای کسی که در پیشگاه خدا جاه و مقامی داری، در نزد خدا درباره ما شفاعت کن (دعا کن خدا گناه ما را ببخشد یا حاجت ما را برآورده کند)».
اصولاً «استشفاع» یعنی طلب شفاعت، در کتابهای حدیثی و تفسیری به معنی درخواست دعا وارد شده است؛ مثلاً بخاری، محدث معروف اهل سنت در صحیح خود، بابی را با این عنوان آورده است: «هرگاه مردم در هنگام قحطی از پیشوای خود بخواهند که برای آنان از خدا باران بطلبد، نباید درخواست آنان را رد کند».
با توجه به این اصل، نباید درباره درخواست شفاعت که حقیقت آن درخواست دعاست، شک و تردید کرد؛ زیرا درخواست دعا از مؤمن از امور پسندیده است، چه رسد به انبیا و اولیا. از این گذشته، برخی از یاران پیامبر از خود آن حضرت در زمان حیات و یا پس از درگذشت ایشان، درخواست شفاعت میکردند، اکنون نمونههایی را یادآور میشویم:
1. حدیث انس بن مالک
ترمذی یکی از نویسندگان سنن چهارگانه، از انس بن مالک چنین نقل میکند:«از پیامبر درخواست کردم که در روز قیامت درباره من شفاعت کند. وی پذیرفت و گفت: من این کار را انجام میدهم. به پیامبر گفتم: شما را کجا جستجو کنم؟ فرمود: در کنار صراط». [2]
انس با الهام از فطرت خود که درخواست شفاعت جز درخواست دعا چیز دیگری نیست، از پیامبر گرامی (ص) درخواست شفاعت میکند، وپیامبر نیز بهاو قول مساعد میدهد و هرگز تصور نمیکند که درخواست شفاعت، نوعی شرک است، و نیز او را از این درخواست باز نمیدارد.
2. حدیث سواد بن قارب
سواد بن قارب از یاران رسول خداست. درباره پیامبر (ص) اشعاری سروده و از او درخواست شفاعت میکند و میگوید:"وَکُن لی شَفیعاً یومَ لا ذُو شفاعة بمُغن فَتیلاً عن سوادِ بن قارب" [3] ای پیامبر گرامی، در روز قیامت شفیع من باش؛ روزی که شفاعت دیگران به حال سواد بن قارب به مقدار رشته وسط هسته خرما، سودی نمیبخشد.
3. حدیث ابوبکر
وقتی پیامبر گرامی (ص) درگذشت، بدن مبارک او را با پارچهای پوشانیده، منتظر بودند که مسلمانان در کنار مسجد گرد آیند تا مراسم «تجهیز» وتغسیل و نماز و تدفین انجام گیرد. در این هنگام، وقتی ابوبکر وارد خانه پیامبر (ص) شد، پارچه را از چهره پیامبر برگرفت، خود را روی پیکرش افکند. او را بوسید و چنین گفت: پدر و مادرم فدای تو باد! تو در زندگی و پس از مرگ پاک و پاکیزه هستی. ما را ای محمد نزد خدایت یاد کن و ما را به خاطر داشته باش. [4] جملههای «اذکرنا عند ربّک» جز درخواست شفاعت چیزی نیست.
4. حدیث علی (ع)
محدثان نقل میکنند آنگاه که پیامبر (ص) درگذشت، علی (ع) مشغول تغسیل پیامبر گشت، به هنگام غسل دادن چنین گفت: «پدر و مادرم فدای تو باد! ما را نزد خدایت یاد کن و ما را به خاطر داشته باش!». [5]
5. حدیث نوجوان
مصعب بن اسلمی نقل میکند: نوجوانی از خاندان ما به سوی پیامبر (ص) آمد و به او گفت: من از تو چیزی میخواهم.پیامبر (ص): آن چیست؟نوجوان: «از تو میخواهم مرا از کسانی قرار دهی که در روز قیامت درباره آنان شفاعت میکنی».پیامبر (ص): چه کسی تو را به این کار راهنمایی کرده است؟نوجوان: هیچ کس. خودم به این فکر افتادم.پیامبر (ص): من در روز قیامت در حق تو شفاعت میکنم. [6]
نمونههای این نوع قضایا فراوان است که نقل بیشتر آنها موجب اطاله سخن میگردد.
پی نوشت ها:
[1]. یا وجیهاً عند اللّه اشفع لنا عند اللّه.
[2]. سنن ترمذی، ج 4، ص 621، حدیث 2433.
[3]. اصابه ابن حجر، ج2، ص 95، شماره ترجمه3583: این درخواست را با طرق ششگانه نقل کرده است.
[4]. سیره حلبی، ج3، ص 474، چاپ دارالمعرفه، بیروت.
[5]. مجالس مفید، مجلس12، ص 103؛ نهج البلاغه، خطبه 235.
[6]. مجمع الزوائد، ج10، ص 369، وی در این مورد قضایای زیادی نقل کرده است.
در بررسی مفهوم قرآنی شفاعت نیز در مییابیم که شخص گنهکار به خاطر پاره ای از اعمال و جنبههای مثبت مانند ایمان یا انجام برخی اعمال خیر و صالح، شباهتی با اولیای خدا پیدا میکند و آنها با توجهات و کمکهای خود، او را به سوی کمال سوق میدهند و از پیشگاه خداوند متعال برای او تقاضای عفو و بخشش میکنند.
سئوالی که گاهی بر اثر شبهه افکنی ذهن برخی افراد را به خود مشغول میکند این است که «آیا درخواست شفاعت از اولیاء الهی شرک است و نوعی پرستش آنان به شمار میرود؟ !»
آیت الله العظمی سبحانی با استناد به منابع اهل سنت، به این سئوال این گونه پاسخ داده اند: اعتقاد به شفاعت اولیای الهی در روز رستاخیز، از اصولی است که کسی در آن شک و تردید ندارد و همة فرق اسلامی به شفاعت پیامبران و به ویژه پیامبر خاتم (ص) اعتقاد راسخ دارند.
تنها اختلافی که پس از ظهور ابن تیمیه در قرن هشتم و محمد بن عبدالوهاب در نیمههای قرن دوازدهم پیش آمد، این بود که آیا میتوان در این جهان نیز از شفیعان واقعی که شفیع بودن آنها از نظر کتاب و سنت قطعی است، درخواست شفاعت کرد و مثلاً گفت: «ای محبوب درگاه خدا در روز رستاخیز دربارة من شفاعت کن»؟ [1] همه عالمان دین، بر صحت درخواست شفاعت از صاحبان آن، اتفاق نظر دارند، جز دو فرد یاد شده و پیروان آن دو که میگویند: «نمیتوان از صاحبان شفاعت در این جهان درخواست شفاعت نمود، بلکه باید گفت: خدایا! پیامبر را شفیع من قرار ده».
اکنون این مسأله را بر کتاب خدا و سنت پیامبر (ص) عرضه میکنیم تا پرده از چهره حقیقت برداشته شود.
حقیقت درخواست شفاعت چیست؟
شفاعت پیامبر گرامی (ص) و دیگر شافعان راستین در روز جزا، جز طلب مغفرت از خدا دربارة گنهکاران امت چیز دیگری نیست، در این صورت، طلب شفاعت، در واقع طلب دعا از آنان خواهد بود و دعای آنان، در سایه قرب و مقامی که نزد خدا دارند، به هدف اجابت میرسد و طبعاً گنهکار مشمول مغفرت خدا میگردد.
از طرفی، درخواست دعا از برادر مؤمن و فراتر از آن، از نبی گرامی کوچکترین اشکالی ندارد، اگر ما میگوییم: «یا وجیهاً عنداللّه، اشفع لنا عند اللّه»، یعنی «ای کسی که در پیشگاه خدا جاه و مقامی داری، در نزد خدا درباره ما شفاعت کن (دعا کن خدا گناه ما را ببخشد یا حاجت ما را برآورده کند)».
اصولاً «استشفاع» یعنی طلب شفاعت، در کتابهای حدیثی و تفسیری به معنی درخواست دعا وارد شده است؛ مثلاً بخاری، محدث معروف اهل سنت در صحیح خود، بابی را با این عنوان آورده است: «هرگاه مردم در هنگام قحطی از پیشوای خود بخواهند که برای آنان از خدا باران بطلبد، نباید درخواست آنان را رد کند».
با توجه به این اصل، نباید درباره درخواست شفاعت که حقیقت آن درخواست دعاست، شک و تردید کرد؛ زیرا درخواست دعا از مؤمن از امور پسندیده است، چه رسد به انبیا و اولیا. از این گذشته، برخی از یاران پیامبر از خود آن حضرت در زمان حیات و یا پس از درگذشت ایشان، درخواست شفاعت میکردند، اکنون نمونههایی را یادآور میشویم:
1. حدیث انس بن مالک
ترمذی یکی از نویسندگان سنن چهارگانه، از انس بن مالک چنین نقل میکند:«از پیامبر درخواست کردم که در روز قیامت درباره من شفاعت کند. وی پذیرفت و گفت: من این کار را انجام میدهم. به پیامبر گفتم: شما را کجا جستجو کنم؟ فرمود: در کنار صراط». [2]
انس با الهام از فطرت خود که درخواست شفاعت جز درخواست دعا چیز دیگری نیست، از پیامبر گرامی (ص) درخواست شفاعت میکند، وپیامبر نیز بهاو قول مساعد میدهد و هرگز تصور نمیکند که درخواست شفاعت، نوعی شرک است، و نیز او را از این درخواست باز نمیدارد.
2. حدیث سواد بن قارب
سواد بن قارب از یاران رسول خداست. درباره پیامبر (ص) اشعاری سروده و از او درخواست شفاعت میکند و میگوید:"وَکُن لی شَفیعاً یومَ لا ذُو شفاعة بمُغن فَتیلاً عن سوادِ بن قارب" [3] ای پیامبر گرامی، در روز قیامت شفیع من باش؛ روزی که شفاعت دیگران به حال سواد بن قارب به مقدار رشته وسط هسته خرما، سودی نمیبخشد.
3. حدیث ابوبکر
وقتی پیامبر گرامی (ص) درگذشت، بدن مبارک او را با پارچهای پوشانیده، منتظر بودند که مسلمانان در کنار مسجد گرد آیند تا مراسم «تجهیز» وتغسیل و نماز و تدفین انجام گیرد. در این هنگام، وقتی ابوبکر وارد خانه پیامبر (ص) شد، پارچه را از چهره پیامبر برگرفت، خود را روی پیکرش افکند. او را بوسید و چنین گفت: پدر و مادرم فدای تو باد! تو در زندگی و پس از مرگ پاک و پاکیزه هستی. ما را ای محمد نزد خدایت یاد کن و ما را به خاطر داشته باش. [4] جملههای «اذکرنا عند ربّک» جز درخواست شفاعت چیزی نیست.
4. حدیث علی (ع)
محدثان نقل میکنند آنگاه که پیامبر (ص) درگذشت، علی (ع) مشغول تغسیل پیامبر گشت، به هنگام غسل دادن چنین گفت: «پدر و مادرم فدای تو باد! ما را نزد خدایت یاد کن و ما را به خاطر داشته باش!». [5]
5. حدیث نوجوان
مصعب بن اسلمی نقل میکند: نوجوانی از خاندان ما به سوی پیامبر (ص) آمد و به او گفت: من از تو چیزی میخواهم.پیامبر (ص): آن چیست؟نوجوان: «از تو میخواهم مرا از کسانی قرار دهی که در روز قیامت درباره آنان شفاعت میکنی».پیامبر (ص): چه کسی تو را به این کار راهنمایی کرده است؟نوجوان: هیچ کس. خودم به این فکر افتادم.پیامبر (ص): من در روز قیامت در حق تو شفاعت میکنم. [6]
نمونههای این نوع قضایا فراوان است که نقل بیشتر آنها موجب اطاله سخن میگردد.
پی نوشت ها:
[1]. یا وجیهاً عند اللّه اشفع لنا عند اللّه.
[2]. سنن ترمذی، ج 4، ص 621، حدیث 2433.
[3]. اصابه ابن حجر، ج2، ص 95، شماره ترجمه3583: این درخواست را با طرق ششگانه نقل کرده است.
[4]. سیره حلبی، ج3، ص 474، چاپ دارالمعرفه، بیروت.
[5]. مجالس مفید، مجلس12، ص 103؛ نهج البلاغه، خطبه 235.
[6]. مجمع الزوائد، ج10، ص 369، وی در این مورد قضایای زیادی نقل کرده است.